چرا به یک نقشه راه محصول نیازمندیم؟
نقشه راه محصول[1] یک ابزار مفید برای تیمهای چابک یا تیم تیمهاست، که اگر به خوبی انجام شود به روش های متعددی تعاملات را ساده، و انگیزهها و استراتژیها را به یک خروجی قابل فهم (که تا وقتی قابل فهم است می تواند هر ترکیبی از ویژگی ها[2]، اپیک[3] ها یا صخره های بزرگ[4] را شامل شود) تبدیل میکند.
نقشه راه محصول باید با چشم انداز تیم، هدف، استراتژی / یا اهداف و نتایج کلیدی[5] هماهنگ باشد و یک شرح مختصر از بک لاگ [6] تیم ارائه دهد. در ساده ترین شکل خود، یک نقشه راه سطح بالایی از خروجی را به زبان ساده در سه افق زمانی : اکنون، سپس و بعدا توصیف می کند.
برای تصور آسان این گروه بندی می توان واژه های 3- 6 اسپرینت، کوارتر [7]بعدی ( یا تقریبا پروداکت اینکریمنت[8] بعدی)، و زمانی در حدود 6 ماه یا بیشتر را در نظر گرفت. با اینکه “اکنون” به خوبی شناخته شده است و نیازی به بحث ندارد، “سپس” از شفافیت کمتری برخوردار است و امکان تغییرات آن بیشتر است، و “بعدا” اغلب مبهم است و تنها جهتش برایمان بر اساس حدس و گمان راجع به فعالیت تیم در 6 ماه آینده و بیشتر قابل درک است. با استفاده از این افق های زمانی غیرقطعی، در تلاشیم تا خوانندگان را نسبت به عدم قطعیت آینده آگاه کنیم و آنها را دعوت به گفتگو و ارائه بازخورد نماییم.
قالب یک نقشه راه اغلب در فضایی خارج از ابزارهای سنتی چابک مثل جیرا[9] و میرو[10] قرار می گیرد و کمتر در دسترس و قابل خواندن توسط همگان است مگر آنکه بخواهید مکرراً به بردهای میرو سر بزنید. ایده آل آن است که موارد ذکر شده در نقشه راه نتایج قابل اندازه گیری مرتبط با خود داشته باشند ( برای مثال زمان انجام شدن یا هر نوع نتیجه یا شاخص کلیدی عملکرد[11] که به مالک محصول کمک کند در خصوص مواردی که به خروجی مورد نظر رسیده اند و تیم می تواند آنها را انجام شده در نظر بگیرد، تصمیم گیری کند.)
نقشه راه محدوده انتظارات بیرون تیم را مشخص می کند و در بیرون تیم شفافیت ایجاد می کند
- سهامداران از اینکه تیم “اکنون”، “سپس” و “بعدا” بر روی چه چیزی کار میکند مطلع میشوند.
- به زبان ساده نوشته شده و بنابراین به سرعت و آسانی قابل فهم است (میتواند در کمتر از 5 دقیقه به مکالمه واقعی در باره اولویتها، استراتژی و جهتگیری ختم شود.)
- منجر به بهبود تفکر چابک بدون حتی به زبان آوردن این موضوع میشود (افق زمانی غیردقیق و نامتعهد، تمرکز بر ترتیب کارها و اولویت بندی به صورت واضح در صفحه نقشه نمایش داده شده است.)
- مدیران ارشد و سرمایهگذاران میتوانند گفتگوهایی سریع با تمرکز بر سوالات “اگر …آنگاه …؟” برای بررسی معاملات یا تغییرات استراتژیک در کار بدون نیاز به اطلاع از جزییات بک لاگ شکل دهند و گفتگوهایی با معنی در حداقل میزان پیچیدگی و جزئی نگری داشته باشند.
- سایر تیم های تیم، که تیم به آنها مرتبط است می توانند خواستهها و جهتهای استراتژیک را به سرعت متوجه شوند و تداخل های بالقوه یا نقاط همکاری را تشخیص دهند. مقایسه دو نقشه راه میان دو گروه تیم های تیم می تواند به تولید نتایجی برای کمک به تغییر و همراستا شدن اولویتها بدون نیاز به درک دقیق کار درون هر تیم گردد.
نقشه راه محدوده انتظارات درون تیم را مشخص و در درون تیم شفافیت ایجاد می کند.
- گاهی اوقات اهداف و نتایج کلیدی (OKRها) و تعداد بیشماری از موارد بک لاگ در ارائه جزئیات یا جمله بندی مناسب برای ایجاد درک درست از تصویر بزرگ، جهتگیری مورد نظر و استراتژی نشاندهنده اولویتها به تیم ناکام هستند. یک نقشه راه، به درک آسانتر این تصویر کلی کمک میکند. وقتی همه اعضای تیم به درستی بدانند که چرا کار مشخصی را انجام میدهند، قهرمانهای بهتری برای آن ماموریت خواهند شد و به روشی درست و معناردار آن را به انجام خواهند رساند.
- با ایجاد وضوح در تصویر بزرگ، اعضای تیم بهتر می توانند خود، دیگر اعضا و حتی مالک محصول را به چالش بکشند تا از انجام درست کارها و رسیدن به خروجیهای مورد نظر و اولویتها اطمینان حاصل کنند. وقتی یک عضو تیم متوجه کاری که با جهتگیری استراتژیک حال حاضر نقشه راه همراستا نیست میشود، پرسش او باید با آغوش باز پذیرفته شود زیرا این پرسش تعیین میکند که آیا نیازمند بازنگری و به روز رسانی نقشه راه هستیم یا آنکه باید کار فعلی را به تعویق بیندازیم.
- یک نقشه راه به میزان بالایی ترتیب کارها را مشخص میکند تا جایی که میتواند به اعضای تیم در شناسایی وابستگیهای جا افتاده یا کشف نشده که از انجام کار بعدی جلوگیری میکند یاری رساند. به همین خاطر، مانند هر دست ساخته چابک دیگری، خلق یک نقشه راه فرایندی تکرارپذیر است که مکرراً منقضی میشود و نیاز به بازنگری دارد. یک نقشه راه برای اطمینان از سرعت بالای پیشروی تیم معمولاً لازم است به صورت ماهانه یا زودتر به روزرسانی شود و این تکرار نباید دیرتر از هر کوارتر[12] اتفاق بیفتد.
یک جمله معروف وجود دارد که میخواهم در پایان شما را با آن تنها بگذارم:
“نقشه راه شما، پروتوتایپ[13] استراتژی محصول شماست”
[1] Product Roadmap
[2] Feature
[3] Epic
[4] Big Rock
[5] OKR : Objective and Key Results
[6] Back log
[7] Quarter
[8] Product Increment
[9] Jira
[10] Miro
[11] KPI : Key Performance Indicator
[12] Quarter
[13] Protoype: نمونه اولیه
گردآوری و ترجمه: ارژنگ طالبینژاد
منبع: Brian Link; Why you need a product roadmap
میانگین آرا: 0 / 5. شمارش رایها: 0